سلن مامان؛ الهه دریا

وقتی که خواستیم تو بیای

1395/3/6 1:17
نویسنده : مامان سین
40 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دخملی مامان

الان که تصمیم گرفتم خاطراتمو بنویسم اول 9ماهمو یه ماه مونده تا تو بیای تو بغل مامانی (95/3/6)

حالا که دارم به گذشته فکر میکنم میگم چقد زود گذشت...

3سال پیش تابستون 92 بود که منو بابایی تصمیم گرفتیم که بچه دارشیم ولی بعد چند ماه خبری نشد تصمیم گرفتم برم دکتر و چکاب شم بعد انجام کلی آزمایش و سونو که نشون میداد همچی نرماله دکتر اولیم که فاطمه فیروزپور بود بهم چنددوره قرص کلوموفین داد که مثلا احتمال بارداریمو ببره بالا هرچند هربار به پری ختم میشد!! سری سوم که اسفندماه بود جدا از قرص یه آمپول اچ سی جی که هورمونی هم بود بهم داد که بزنم 

یادمه بعد زدن آمپول رفتیم قشم نمیدونی انقد مطمعن بودم به اینبار که باخودم میگفتم نطفه نینیم تو قشم بسته میشه ولی دریغ که تو تعطیلات عید 93 باز پری اومد به سراغم و تعطیلاتمونو که شمال بودیم کوفتمون کرد 😒😢

و مثل سری های قبل مامانی میشست به زار زدن 😭😭😭

اونموقع نمیدونستم که این داستان سر دراز دارد...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)